به کارگیری مدیریت دانش در سازمان های دولتی و خصوصی
چکیده: انسان تاکنون دو دوره اقتصادی را پشت سر گذاشته است.زمانی اقتصاد بشری مبتنی بر کشاورزی بود.پس از آن با اعجازی که علوم مکانیک و سپس برق ایجاد نمود،دوره اقتصاد صنعتی پایه گذاری شد.در این دوره ها زمین و کار به عنوان اصلی ترین عناصر و سرمایه های آدمی تلقی می شدند. توانگر نیز به کسی اطلاق می گردید که بیشترین بهره مندی را از این دو نوع دارایی داشت. اما عصری که ما در آن زندگی می کنیم،بدون تردید در هیچ کدام از دو عصر کشاورزی و صنعتی نمی گنجد.اگر چه کماکان زمین وکار دو مزیت مناسب در برتری جویی ها محسوب می شود،اما در عصر کنونی،که به عصراطلاعات و دانش موسوم شده است،مزیت اصلی درسرمایه دانشی نهفته است.ما در عصر دانش زندگی می کنیم. عبارت "دانش قدرت است" جای خود را در عصر دانایی محوری به" اشتراک دانش قدرت است داده است."هر سازمانی، چه کوچک و چه بزرگ تا آنجایی رونق می یابد که به مأموریتهای خود دست یابد. هنگامی که یک سازمان تلاش می کند که به اهداف خود دست یابد، عدم ثبات و تهدیدها در محیط، دستیابی به اهداف را به تأخیر انداخته یا حتی فرایند آن را تخریب می سازد. بدلیل اینکه دانش قدرت است، سرمایه های دانش هر سازمانی موفقیت اجرایی آن را تعیین می کند. وظیفه مدیریت دانش، مدیریت سرمایه های دانشی هر سازمانی است. هم اکنون بزرگترین شرکت های دنیا،برتری اصلی خود را نه در دارایی های انباشته ناشی از کارخانجات وحتی بازار بزرگ،بلکه دردانش در جریان فرایندهای خود کسب نموده اند.
فهرست مطالب:
...
فرمت فایل: DOC (ورد 2003) قابل ویرایش تعداد صفحات: 64
نظرات شما عزیزان: